خودم. من واقعی

ساخت وبلاگ
یادتونه گفته بودم میخوام از گناهای زبون شروع کنم و کم‌شون کنم؟ گفته بودم اولیش غیبته...

امروز دو بار تو دانشگاه توی جمع بچه‌هامون جلو غیبتو گرفتم... و جالبه که اونا هم فورا گوش دادن :) انگار خودشونم دلشون نمیخواست پشت سر کسی حرف بزنن... حداقلش خودشونم میدونن کار خوبی نیست واقعا... سریع گفتن آره بیخیال...

حس خوبی دارم... :) حس خوبِ انجامِ یه کار درست. یا حداقل حس خوبِ مفید بودن...

خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : غیبت چیست,غیبت صغری,غیبت سربازی,غیبت در قرآن,غیبت نعمانی,غیبت کبری,غیبت صغری و کبری,غیبت در امتحانات پیام نور,غیبت صغری چند سال بود,غیبت در اسلام, نویسنده : namelessmea بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 9:52

با خط‌کش هایی که خدا گذاشته، من قطعا بنده‌ی خوبی نیستم...

تو دنیایی دارم زندگی می‌کنم که نه خدای من، منو دوست داره... نه بنده‌هاش که دور و برم ان...

حقیقتی که اصلا دلم نمیخواد بهش فک کنم وگرنه میزنم زیر گریه...

.

امشب یکی از دوستام علنا بهم گفت «دوستت ندارم»...

پرسیدم دلیل خاصی داره این حرفی که میگی؟ گفت نه.

همین. بی‌دلیل، طرد شدم.

حالم بده واقعا.

خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : دوست ندارم,دوستت ندارم,دوستت ندارم اما,دوستت ندارم خدا,دوستش ندارم,دوستش ندارم دیگه,ديگه دوست ندارم,دیگه دوستت ندارم ببخشید,اس دوستت ندارم,شعر دوستت ندارم, نویسنده : namelessmea بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 20:06

واقعا چی میشه که عاشق یه نفر میشیم؟ چرا این؟ چرا اون نه؟ خب... خیلی دلیلا داره... باید به هر حال ویژگیایی که تو همه‌ی معشوق ها وجود داره رو ببینیم. ببینیم چی دارن که بقیه ندارن... چیزایی دارن که نه یه نفر، بلکه خیلیا عاشق شون میشن. دوستشون دارن... البته، منظورم عشقای واقعیه. بین همکلاسیام دوتا عشق نسبتا واقعی رو من دیدم. یکیش، یه دختر که عاشق یه پسر دیگه‌ست و ما با هم دوستیم و صب تا شب داره پیش من ناله و زاری میکنه... و دومی یه پسر که عاشق یه دختره بود و ازدواجم کردن... خب، معشوقه ها، یعنی به ترتیب اون پسره و اون دختره، چه ویژگیای مشترکی داشتن که باعث میشد یکی عا خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 6:47

هیچکس نمیدونه چی قراره بشه... ولی خب... نا امیدی تموم وجودمو گرفته. رخنه کرده تو تک تک سلولای بدنم... اینکه قرار نیست بتونم دختر خوبی پیدا کنم، اونجور که باب دلمه... اینکه اصولا همه‌ی این آدما پتانسیلشو دارن که ولم کنن برن پی کارشون... کارشون به جایی برسه که دیگه وجود من لازم نباشه... اینکه تا خوب‌تر‌ از منو پیدا کردن، منو به کلی یادشون بره... اینکه خیلیا هستن که بهتر از منن. چرا من نمیتونم اونجوری باشم. اینکه چرا بعضیا بدون هیچ دلیلی باهام سرد رفتار میکنن. مگه من چکار کردم... نمیدونم این ترسا از کی و کجا تو وجودم رخنه کردن. اما هستن. یه جا اون گوشه مغزم نشسته‌ن خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : ناامیدی,ناامیدی از خدا,ناامیدی از رحمت خدا,ناامیدی در قرآن,ناامیدی چیست,ناامیدی از درگاه خدا,ناامیدی در کنکور,نا امیدی از کنکور,نا امیدی در قران,نا امیدی از عشق, نویسنده : namelessmea بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 3:55

تو چه دنیایی زندگی میکنم؟ راستشو بخوای خودمم نمیدونم. هرکسی تو یه دنیایی داره زندگی میکنه. درسته که همه مون کنار هم داریم نفس میکشیم، اما زاویه دیدمون نسبت به دنیا زمین تا آسمون فرق داره... نمیدونم قراره چی بشه. تا کی قراره اینجوری پیش بره. دنیایی که من دارم حس میکنم، خیلی فرق داره با دنیای خوب دیگران. یه جورایی، شدم یه جزیره دور افتاده. عین استرالیا. استرالیا موجوداتی داره که فرق دارن با همه دنیا. چرا؟ چون از وقتی که جدا شده، موجوداتش یه مسیر متفاوت رو واسه تکامل طی کردن. هیچ موقه با بقیه دنیا در ارتباط نبودن. شاید بهترین توصیفی که از خودم میتونم بکنم، ه خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : دنیای من,دنیای من را نقاشی کن,دنیای من با عشق درگیره,دنیای من تویی,دنياي من,دنیای من مهران آتش,دنیای من و عشقم,دنیای من هلالی,دنیای من پویا بیاتی,دنياي مني تو, نویسنده : namelessmea بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 3:55

نمیدونم چرا. ولی اسم امام زمان که میاد من یه آدم دیگه میشم... حتی گاهی اشک میاد تو چشمم. به زور جلو خودمو میگیرم که گریه نکنم جلو بقیه، آبروم نره... واقعا منقلب میشم... امام زمان، امید منه. همه چیز منه. باهاشون خیلی حرف میزنم. براشون خیلی مینویسم. ازشون خیلی چیزا میخوام. میدونم هستن. میدونم رو همین کره زمینن. گرچه جوابمو نمیدن... شایدم میدن من نمیفهمم... میگن که ایشون بر اوضاع و احوال ما آگاهن. یعنی میبینن، میشنون، بین ما آدما ان. یعنی همین الان که دارم اینارو مینویسم، میبینن... یار امام زمان شدن کار آسونی نیست. یار امام زمان شدن یعنی تبدیل شدن به یکی از بهترین آ خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : امام زمان,امام زمان و, ای,امام زمان بشقاب پرنده,امام زمان شعر,امام زمان در رشت,امام زمان عکس, نویسنده : namelessmea بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 9:25

امروز، اونی که داغونشم، کنفرانس داشت.

اولش پیش خودم فکر کردم آخه چرا این بشر اینقدر خوبه... چجوری اینقدر خوبه...

بعدش پیش خودم فکر کردم که، خب، تو ام اونجوری باش. تو ام همینقدر خوب باش. قطعا یکی پیدا میشه که دوستت داشته باشه. همونجور که من عاشقش شدم... این اتفاق واسه منم میوفته ...

آره. آدم بعضی وقتا به جای اینکه به فکر رسیدن به یه آدم خوب باشه، باید سعی کنه خودش اون آدم خوب باشه...

همین :)

خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 6 مهر 1395 ساعت: 19:55

الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان می‌دهند مبرّا هستند؛ و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است!   نور/۲۶   پ.ن۱: باید یه روز بشینم از اول تا آخرشو بخونم با تفسیرش پ.ن۲: من دیدم درستیِ این آیه رو بین خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت: 23:05

هنوز گهگاهی این سوال میاد سراغم... تا تقی به توقی بخوره بهم میریزم. از بیرون محکمم ولی از درون...

یه راه چاره بیشتر وجود نداره. اینکه بدونم چکار میکنم و چرا دارم اینکارو میکنم... اینجوری حس خوبی به خودم دارم. اگه کسی خواست بکوبونتم، خیلی راحت میتونم از کنارش رد بشم... دیگه اینجوری نیست داغون شم بگم کلا وجودم منفوره، هیچ آدمی نمیپسنده منو، از این حرفا... :)

اینجوری حداقل خودم خودمو دوست دارم‌..‌. ایشالا بقیه چیزا ام حل میشه :)

دعا دعا. ممنون

خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 60 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 9:01

یهویی به سرم زد برم سراغ امنیت احساسی یا Emotional Security حالا که مقاله هاشو میخونم، میبینم چقدر شبیه این جمله هاییه که قبلا تو تنهایی واسه خودم مینوشتم. خودِ آرمانی مو مشخص میکردم: جلف نباش.با وقار باش.مهربونی از صورتت بباره.و مغرور باش...   این جمله ها همیشه حس خوبی بهم میده. همیشه خودمو اینجوری دوست دارم ببینم. اینا یه جورایی همون احساس امنیته. احساس امنیت داشتن از لحاظ روانی یکی از بزرگترین نعمتای الهیه. من ندارمش. عدم احساس امنیت به طور کلی باعث خجالت یا عصبانیت میشه. یکی از دلایلش میتونه این باشه که یه جای عزت نفس طرف میلنگه. تهش آدم میره به سمت تنهایی... ب خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : احساس امنیت,احساس امنیت اجتماعی,احساس امنیت شغلی,احساس امنیت در زنان,احساس امنیت شهروندان,احساس امنیت اجتماعی چیست,احساس امنیت اجتماعی زنان,احساس امنیت زنان,احساس امنیت در کودکان,احساس امنیت چیست, نویسنده : namelessmea بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1395 ساعت: 22:25